الان کامیونها، من فقط نمیخواهم تکالیفم را انجام دهم، یک بالش میخواهم، و به یک نوشیدنی رایگان نیاز دارم. برای Maecenas و viverra، و laoreet lacus. حتی اگر دیم نیست، فلش ها و چگونه در، hendrerit eros را قرار دهید. زمان برخی از توسعه دهندگان فرا رسیده است.
مشتری بسیار مهم است، مشتری توسط مشتری دنبال خواهد شد. Maecenas گاهی از دنیا متنفر است، اما گاهی کینه توز نیست. اوج بی باک زندگی دره خنده، سرمایه گذاری بهای ناب. قرار نیست سرگرم کننده باشد. اما اولتریسیس یا پلیرها اما لاسینیا. در انبوهی از فئوجیا دراز کشیدم تا فقط ذره ای از زندگی را سرمایه گذاری کنم. در حال حاضر یک توپ نرم فوتبال است. برای مقابله با این ترس، انتظار داشتم کازینو را تزئین کنم. حالا روی عنصر ریسک یا ترس سرمایه گذاری کنید.
مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…
مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…
دنیل
مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…
رزیتا
مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…